تو چه گفتی سهراب؟؟
قایقی خواهم ساخت با کدام عمر دراز؟
نو ح ما اگر کشتی ساخت عمر خود را گذراند،
سالیان طول کشید عاقبت اما ساخت
پس بگو ای سهراب شعر نو خواهم ساخت بی خیال قایق!
یا که گفته بودی تاشقاشق هست زندگی باید کرد!
تا شقايق هست حسرتی باید خورد،تو ببخشم
سهراب که اگر از شعرت انتقادی کردم بخدا دلگیرم
از تمام دنیا از خیال و رویا منجوانی پیرم،
زندگی رویا نیست،زندگی پر درد است،زندگی نامرد است
نظرات شما عزیزان:
.gif)
امشب که از همیشه خسته ترم
امشب که آسمان با عشق بازی خود حالم را بدتر می کُند
امشب که باران قصد بند آمدن ندارد
امشب که سکوت خانه به روحم چنگ میزند
امشب که دلم برای آشنایی دور تنگ شده
امشب که هیچکس بیادم نیست
تو بیایی ؟
یعنی می شود ؟
صدای زنگ در بیاید
و من کلافه و بی حوصله با فکر اینکه این موقع شب کسی با من کار ندارد
در را باز کنم ...
ولی ...
تورا ببینَم
می شود ؟
خــدا حواست به من هست ؟
با توام
نکند فکر کردی برای معشوقه ای زمینی این ها را مینویسم ؟
خدایا از زمین و زمینیانت بیزارم ...
- - - - -